کانون سیدالشهدا
هرروزی که درآن گناه نشود آن روز عید است. امام علی(ع)
.غدیر از نگاه مولی الموحدین علی علیه السلام در دوره خلافت و حاکمیت علی بن ابیطالب علیه السلام، روز عید غدیری با جمعه مصادف گردید . امام در آن روز خطبه ای مفصل ایراد فرمود و مباحث عمیق و ارزشمندی در توحید و نبوت و امامت بیان داشت. ایشان نخست به حمد و ثنای خدای متعال پرداخت، صفات ربوبی اش را برشمرد، نعمت هایش را مورد توجه قرار داد و بعد خطاب به مردم فرمود: خداوند تعالی امروز دو عید بسیار بزرگ (جمعه وغدیر) را در یک زمان برای شما قرار داده است؛ دو عیدی که هر یک فلسفه وجودی دیگری را تکامل می بخشد و به وسیله هر کدام هدایت در دیگری اثر بخش می شود ... سپس فرمود: توحید و ایمان به یگانگی خداوند پذیرفته نمی شود مگر با اعتراف به نبوت پیامبرش محمد صلوات الله علیه، و دین و شریعت محمد صلوات الله علیه پذیرفته نمی شود مگر با قبول ولایت امر کسی که خدا فرمان ولایتش را داده است، و همه این امور سامان نمی پذیرد مگر بعد از توسل و تمسک به اهل ولایت. غدیر از نگاه مولی الموحدین علی علیه السلام سپس فرمود: خداوند در روز غدیر آنچه درباره منتخب خود اراده کرد بر پیامبرش فرو فرستاد . به او فرمان داد تا ولایت و وصایت را ابلاغ کند، مجال را از کافران و منافقان بگیرد و نگران گزند دشمنان نباشد . روز غدیر، قدر و منزلت بسیار دارد، در آن روز گشایش های الهی فرا رسیده و حجتش بر همه تمام شده است . امروز روز روشنگری و اظهار عقیده از جایگاه بلند و روشن است، امروز روز تکامل دین و روز وفای به عهد است. غدیر روز رسول الله (صلوات الله علیه) و مشهود من (علی ابن ابیطالب) است . روز ذلت و خواری شیطان، روز استدلال و برهان است . روز جدا شدن صفوف کسانی است که آن را تکذیب می کردند . امروز بزرگترین روزی است که عده ای از شما از آن اعراض کردید . روز هدایت و امتحان بندگان خداست . روز آشکار شدن کینه های نهفته در دل ها و سینه ها ، روز عرضه نصوص (سخنان بدون ابهام پیامبر) بر افراد مومن و دلباخته است. غدیر روز شیث پیغمبر است ، روز ادریس و یوشع و شمعون. منشورعلوی علیه السلام در عید غدیر امیرمومنان علیه السلام در قسمت آخر خطبه فرمود: رحمت خدا بر شما ای مسلمانان. بعد از برگشت از این اجتماع بزرگ، امروز(غدیر) را عید بگیرید و با انجام این امور آن را بزرگ بشمارید. نعمت را بر افراد خانواده و خویشاوندانتان گسترش دهید و نیکی و بخشش پیشه کنید. . خدا را در برابر نعمت هایی که به شما ارزانی داشته، شکرگزار باشید کنار یکدیگر جمع شوید تا خداوند اجتماع شما را فراگیر نماید. نعمتهای الهی را به یکدیگر تهنیت گویید همان طور که خداوند( در این روز) با اعطای اجر و ثوابی بیش از دیگر اعیاد ، به شما تبریک می گوید. با خوش رویی و شادمانی یکدیگر را در آغوش بگیرید. .در هنگام دیدار یکدیگر، مصافحه کنید و به هم تبریک بگویید منبع اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص 464-461
سه شنبه 18 مهر 1393برچسب:, :: 9:5 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری او آمده تا نور به شب ها بخشد/ روح شرف و عشق به دنیا بخشد او آمده تا باور وایمان و صفا /همراه دو صد عاطفه برما بخشد
او آمده از صلح و محبت بی شک /جانی ز ولا برتن تنها بخشد
آن سید خوبان و بهشت آمده تا /برمهر و وفا ارزش و معنا بخشد
او آمده با نام حسن در حسنش/ شوری به سرا پرده مولا بخشد
ا و رود زلالی ست که درفصل عطش/ جود و کرم خویش به دریا بخشد
از لطف ، کریم اهل بیت عصمت / ما را زکرم خدا به فردا بخشد
میلاد امام مجتبی (ع) آمده است/ شادی به حریم دل ما آمده است
دو شنبه 23 تير 1393برچسب:, :: 12:12 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری به سفره افطار خیره شده ام به کاسه ی شله زرد که با دارچین روی آن نوشته اند یا علی. دو شنبه 23 تير 1393برچسب:, :: 11:45 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری لحظه تحویل سال 1393
- لحظه تحویل سال 1393 هجری شمسی در ساعت 20:27:07 ، روز پنج شنبه 29 اسفندماه 1392 مطابق با 18 جمادی الاول 1435 و 20 مارس 2014 خواهد بود. - سال 1393 هجری شمسی برابر با : سالهای 2014/15 میلادی ، 1435/36 هجری قمری و 3752 زرتشتی می باشد. ---------------------------------------------------- نحوه تعیین لحظه تحویل سال، چه اتفاقی در آسمان می افتد؟ معمولاً هنگامی که يک سال شمسی به روزهای پايانی خود می رسد، صحبت از ويژگی های سال آينده شروع می شود. از بين اين بحث ها، يک بحث بيش از بقيه جلب توجه می کند و آن، «لحظه تحويل» سال آينده است. طبق سنت، در اين لحظه همه افراد خانواده دور هم جمع می شوند و بنا بر رسوم باستانی خود، آغاز سال نو را جشن می گيرند.
اين لحظه ای است که خاطره آن هميشه در يادها می ماند اما آيا تاکنون از خود پرسيده ايد که اصولاً اين زمان بر چه مبنايی انتخاب و تعيين می شود؟ و در اين لحظه چه اتفاقی می افتد که آن را با آغاز سال پيوند می دهند؟ زمان و تقويم زمان، انسان را به ياد ساعت و تقويم می اندازد. مطمئناً همه شما با نظام 24 ساعتی شبانه روز آشنا هستيد و در زندگی روزانه خود به راحتی از آن استفاده می کنيد. اين نظام و مفهوم شب و روز، به قدری بديهی است که شايد هرگز به منشأ و چرايی آن فکر نکرده ايد. اما در سپيده دم تمدن، اجداد ما نمی توانستند اين چنين ساده و راحت مفاهيم زمان را درک کنند.
احتمالاً با دو نوع از سال ها آشناييد: سال شمسی و سال قمری. مبنای طبيعی اين سال ها از نامشان پيدا است. يعنی سال شمسی از حرکت خورشيد و سال قمری از حرکت ماه بهره می گيرد. همانطور که می دانيد، در اصل اين زمين است که به دور خورشيد می گردد. اما از آنجا که حرکت، نسبی است؛ ما بر روی زمين تصور می کنيم که خورشيد در طول سال در حال حرکت در آسمان است. اين حرکت در يک مسير خاص در آسمان صورت می گيرد که «دايره البروج» نام دارد و ما بعداً در باره آن بيشتر صحبت خواهيم کرد.
توجه کنيد که اين 6 ساعت های اضافی، پس از 4 سال، به يک شبانه روز (24 ساعت) می رسند. پس اگر در يک دوره 4 ساله، يک روز به انتهای سال چهارم بيفزاييم وآن را 366 روز در نظر بگيريم، مشکل حل می شود.
تقويم جلالی و لحظه تحويل سال بعد از اسلام در ايران تقويم منظمی وجود نداشت. درمحافل سياسی و علمی جهان اسلامی که ايران نيز جزو آن به حساب می آمد، تقويم هجری قمری به کار می رفت، اما در بين عامه مردم ايران، تقويم کهن باستانی (تقويم يزدگردی) معمول بود.
چهار شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, :: 8:0 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
۲۹ اسفند روز ملی شدن نفت ، یک روزملی و تعطیل عمومی اعلام شد
چهار شنبه 28 اسفند 1392برچسب:, :: 6:50 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری شهادت حضرت زهرا بر تمامی دوستداران آن حضرت تسلیت
ایام فاطمیه نسبتا طولانی است به جهت اینکه فضائل حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم بیحد و حصر و بیاندازه است. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ریشه، اصل و اساس ولایت و عصمت و حقیقت امامت است. هر قدر فضائل ایشان گفته شود اولا تمام شدنی نیست و ثانیا برکات بسیاری بر بیان فضائل فاطمی آمده است به عنوان نمونه بیان فضائل فاطمه (سلام الله علیها) نفاق را از انسان میزداید، ایمان انسان را زیاد میکند، موجب بصیرت عمیق انسان نسبت به حوادث و وقایع تاریخی میشود، انسان را با حقایق و بطن این عالم آشنا میکند، انسان را پیش خدا و حضرات معصومین (علیهم السلام) خصوصا حضرت بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) محبوب مینماید و زمینه کسب تقوا و فضیلت را در انسان مضاعف میکند و بسیاری از فضایل دیگر. لذا جامعه شیعی ما به ذکر فضائل فاطمی بسیار نیازمند است و بحمد الله فرصت خوبی هم در ایام فاطمیه فراهم شده که توسط هیئتیها، متدینین، نمازگزاران و مسجدیها در مراسمهایی مختلف این فضائل گفته شود. ادیب یزدی گفته بود: ایام فاطمیه هم نزد شیعیان و ارادتمندان خاندان حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) ایام معین و کاملا علنی است. اما برای شهادت حضرت صدیقه فاطمه (سلام الله علیها) ۴ نقل وجود دارد اول اینکه برخی معتقدند خانم (سلام الله علیها) ۴۰ روز بعد از رحلت حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به شهادت رسیدهاند بعضیها گفتهاند ۶۰ روز، بعضیها ۷۵ و بعضیها دیگر ۹۵ روز. اما برای اینکه روز عظیم شهادت بیبی از دستمان نرود فصلی را به عنوان ایام فاطمیه قرار دادهایم که در مشخصترین ایام ۱۰ روز قبل از شهادت ۷۵ تا ۱۰ روز بعد از شهادت ۹۵ در نظر گرفته شده است. یعنی در طول سال حداقل ۴۰ روز برای بیان فضائل فاطمی قرار گرفته شده است.
چهار شنبه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 6:30 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
میلاد حضرت زینب(س) و روز پرستار مبارک حضرت زینب (س) روز پنجم جمادى الاول سال ۵ یا ۶ هجرت در مدینه چشم به جهان گشود. حضرت زینب کبرى علیها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد شده است، و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند. پدر بزرگوار آن حضرت، نخستین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهم االسّلام، و مادر گرامى آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها مى باشد. همسر گرامى آن حضرت، عبداللّه فرزند جعفر بن ابیطالب، بود. در کتاب اعلام الورى براى آن بانوى بزرگوار سه پسر به نامهاى على، عون، و جعفر و یک دختر به نام ام کلثوم ذکر شده است. نام، لقب و کنیه آن حضرت: نام مبارک آن بزرگوار زینب، و کنیه گرامیشان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الکبرى، شریکة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله است. حضرت زینب کبرى علیها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد گردیده، و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند.پدر بزرگوار آن حضرت، اوّلین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهماالسّلام، و مادر گرامى آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها مىباشد. همسر گرامى آن حضرت، عبداللّه فرزند جعفر بن ابیطالب، بود. در کتاب اعلام الورى براى آن بانوى بزرگوار سه پسر به نامهاى على، عون، و جعفر و یک دختر به نام ام کلثوم ذکر شده است. البته تا زمانی که امام حسین (ع) در قید حیات بودند ایشان در همه امور از امام (ع) اطاعت می کرد، اما وقتی متوجه شد از مردان بنی هاشم کسی جز امام زین العابدین (ع) باقی نمانده و او هم چنان رنجور است که تا مدت ها توان ندارد به وظایف امامت خویش قیام کند تصمیم گرفت در کنار امام سجاد (ع) به رسالتی که برای خویش احساس می کرد عمل کند. زینب (س) موارد زیر را از وظایف اصلی رسالت خویش می دانست: سعی داشت در هر فرصتی با خطبه و سخنرانی عمال و حکومتیان را رسوا سازد و مردم را از جنایتی که آنان مرتکب شده بودند آگاه نماید، تا با مفتضح ساختن دستگاه حکومتی خون عزیزانش هدر نرود و انقلاب کربلا بی ثمر نماند، انقلابی که ثمره اش معیاری برای تمیز حق از ناحق بود. آرامش دادن به زنان و کودکان داغدیده تا مبادا با ناله و شیون دشمن کام گردند و دشمن از حال رقت بار آنان شاد شود سومین وظیفه ای که زینب (س) خویش را به آن ملزم می دید مراقبت از امام سجاد (ع) بود، به همین علت خود را در جلو شمشیرهایی می انداخت که قصد داشتند امام را به شهادت برسانند.
چهار شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 5:35 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری ولادت حضرت محمد مصطفی(ص) و امام جعفر صادق(ع) تولد نور حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله در عام الفیل ( سال 570 میلادی ) در ماه ربیع الاول دیده به جهان گشود.مورخان شیعه، ولادت پیامبر اکرم را در صبح جمعهی هفدهم ربیع الاول و اکثر علمای اهل سنت، در روز دوازدهم همان ماه میدانند. پيامبر اكرم(ص)فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفريد نيز امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اكرم(ص)فرمود: «اى محمد! قبل از اين كه آسمانها، زمين، عرش و دريا راخلق كنم. نور تو و على را آفريدم...». «هنگام ولادت حضرت رسول اكرم(ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پيامبر)بود. يكى از آن دو به ديگرى گفت: آيا مىبينى آنچه را منمىبينم؟ديگرى گفت: چه مىبينى؟ او گفت: اين نور ساطع كه ما بين مشرق ومغرب را فرا گرفته است! در همين حال، ابوطالب(ع) وارد شد و به آنها گفت: «رسول خدا(ص) در ديده هابا عظمت مى نمود، در سينه ها مهابتش وجود داشت .قامتش رسا، مويشنه پيچيده و نه افتاده، رنگش سفيد و روشن، پيشانيش گشاده،ابروانش پرمو و كمانى و از هم گشاده، در وسط بينى برآمدگى داشت، ريشش انبوه، سياهى چشمش شديد، گونه هايش نرم و كم گوشت.دندان هايش باريك و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه رفتن با وقار حركت مىكرد. وقتى به چيزى توجه مىكرد به طور عميق به آن مى نگريست، به مردم خيره نمىشد، به هر كس مى رسيد سلام مى كرد، همواره هادى و راهنماى مردم بود. ------------------------------------------------------- امام صادق ( ع )
چهار شنبه 28 دی 1392برچسب:, :: 10:14 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
حضرت امام حسن عسگری علیه السلام در سال 260 هجری در سامراء به شهادت رسید. درباره روز شهادت امام بین مورخین اختلاف است. برخی روز هشتمربیع الاول و برخی روز اول این ماه را روز شهادت او میدانند. بنا به این روایت، امام حسن عسگری، بعد از پدرش، امام هادی علیه السلام، پنج سال و هشت ماه و سیزده روز عمر کرده است. منابع: بحار الانوار، ج 50، ص 236، ح 5 و ج 102 ص 79
چهار شنبه 19 دی 1392برچسب:, :: 9:19 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:, :: 9:3 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود: «فراق نزدیک شده و بازگشت به سوى خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى گذارم و مىروم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود». در حجهالوداع در هنگام رمى جمرات فرمود: «مناسک خود را از من فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید». روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین و نگرانند. پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بنابىطالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس از درود و سپاس پروردگار، فرمود: «به من خبر داده اند شما از مرگ پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد». روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: «کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شدهام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام». در چند روز آخر از زندگى رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود: «اى مردم! آتش فتنهها شعله ور گردیده و فتنهها همچون پارههاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار میکنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت میرسید». آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: «ای رسول خدا، میترسم طاقت این کار را نداشته باشم». پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد. آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد. فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: «برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید». ام سلمه، همسر پیامبر گفت: «علی را بگویید بیاید. زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست». هنگامی که علی (ع) آمد، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نوادههای پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: «علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم». سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد. چهار شنبه 9 دی 1392برچسب:, :: 8:43 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
دیر زمانی است كه مردمان ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا میدارند كه در میان اقوام گوناگون، نامها و انگیزههای متفاوتی دارد. در ایران و سرزمینهای همفرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام میبرند كه همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سالها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سیام آذرماه و بامداد یكم دیماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند كه مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار میشود؛ اما میدانیم كه در باورهای كهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمیشده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیینهای ایرانی، ریشه در رویدادی كیهانی دارد. خورشید در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایینترین نقطه افق جنوب شرقی میرسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب میشود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز میگردد كه نتیجه آن افزایش روشنایی روز و كاهش شب است. به عبارت دیگر، در ششماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانروز خورشید اندكی پایینتر از محل پیشین خود در افق طلوع میكند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایینترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجاییهای طلوع خورشید معكوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز میگردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمالشرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته میشد و آنرا گرامی و فرخنده میداشتند. در گذشته، آیینهایی در این هنگام برگزار میشده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی كه از لازمههای آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراكیهای فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند. بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام كیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار میآمده است و امروزه كاركرد خود را در تقویم میلادی كه ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه میدهد. فرقههای گوناگون عیسوی، با تفاوتهایی، زادروز مسیح را در یكی از روزهای نزدیك به انقلاب زمستانی میدانند و همچنین جشن سال نو و كریسمس را همچون تقویم كهن سیستانی در همین هنگام برگزار میكنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم كهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینكه نام نخستین ماه سال آنان نیز «كریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز میگردد و پیش از آن، آنگونه كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل كرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه میگیرد. نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی كه پیرو مزدك، قهرمان بزرگ ملی ایران بودهاند (كه هنوز هم حامیان سرمایهداری لجام گسیخته اندیشههای عدالتجویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود میدانند) سخت گرامی و بزرگ دانسته میشد و از آن با نام «خرم روز» یاد میكرده و آیینهایی ویژه داشتهاند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده میشود كه نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیكستان) است. همچنین در تقویم كهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است كه با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است. هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز میكوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار كنند. متأسفانه در گاهشماری نوظهوری كه برخی زرتشتیان از آن استفاده میكتتد و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف میشود كه نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی كه از شب چله با نام «عید نود روز» یاد میكند. از آنرو كه فاصله شب چله با نوروز، نود روز است. امروزه میتوان تولد خورشید را آنگونه كه پیشینیان ما به نظاره مینشستهاند، تماشا كرد: در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته میشده كه یكی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر كاشان است كه فعلاً تنها بنای سالم باقیمانده در این زمینه در ایران است. پژوهشهای نگارنده كه منتشر شد (نظام گاهشماری در چارتاقیهای ایران)، نشان میدهد كه این بنا بگونهای طراحی و ساخته شده است كه میتوان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر بنایی است كه تولد خورشید بگونهای ملموس و قابل تماشا در آن دیده میشود. این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت حیدریه و در نزدیكی روستای رباط سفید، نیز دارا است كه البته فعلاً دیواری نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید میشود. در گذشته، آیینهایی در این هنگام برگزار میشده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی كه از لازمههای آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراكیهای فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند. چهار شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 8:57 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری به نظر می رسد که روستای ابواء واقع در بین مکه و مدینه بیش از سایر اماکن قافله های حجاج اهل بیت را به سوی خود جلب می کرد زیرا آرامگاه مادر پیامبر آمنه دختر وهب در آنجا قرار داشته است . در راه بازگشت از حج بیت الله الحرام (بحارالانوار، ج 48، ص 4، المحاسن، ج 2، ص 418) قافله امام ابو عبدالله الصادق (علیه السلام) در این روستا توقف کرد . آن روز بنابر مشهورترین روایات 7 صفر سال 128 هـ .ق بود که امام برای میهمانانش سفره غذا گسترده بود که پیکی از جانب زنانش به سوی او آمد تا مژده ولادت خجسته فرزندش را به وی برساند . در روایتی که از منهال قصاب نقل کرده اند آمده است : «به قصد مدینه از مکه بیرون شدم و همین که به ابواء رسیدم شنیدم که امام صادق (علیه السلام) صاحب فرزند شده است . من زودتر از آن حضرت به مدینه وارد شدم و ایشان یک روز پس از من به مدینه رسید . ایشان (به خاطر ولادت نوزاد) سه روز به مردم طعام داد و من نیز یکی از کسانی بودم که بر سفره طعام امام حاضر می شدم و چنان غذا می خوردم که تا روز بعد نیازی به غذا نداشتم و روز بعد باز بر سفره او حاضر می شدم . من سه روز از طعام آن حضرت خوردم و تا فردا هیچ غذایی نمی خوردم». در حدیثی از ابو بصیر آمده است : «در سالی که فرزند ابو عبدالله (علیه السلام) امام موسی زاده شد من با آن حضرت همراه بودم . در ابواء فرود آمدیم . ابو عبدالله برای ما و اصحابش سفره غذا گسترده بود ، بسیار و نیکو . در همام حال که ما مشغول خوردن بودیم پیک «حمیده» نزد آن حضرت آمد و گفت : حمیده می گوید : اثر وضع حمل در من ظاهر شده است و خود مرا فرمودی که از این امر آگاهت کنم که این فرزند همچون فرزندان دیگر نیست . حمیده یکی از زنان با فضیلت به شمار می آمد زیرا به کار مهم نشر رسالت همت می گماشت و در این راه برخی از احادیث همسر بزرگوارش را نیز روایت می کرد پس ابو عبدالله (علیه السلام) شادمان و خوشحال برخاست و دیری نپایید که به نزد ما برگشت در حالیکه آستینهای خود را بالا زده بود و لبخندی بر لب داشت . ما گفتیم : خداوند همواره لبت را خندان و دیده ات را روشن گرداند! حال حمیده چگونه شد ؟ فرمود : خداوند پسری به من بخشید که بهترین مخلوق اوست و حمیده درباره او خبری به من داد که من از وی بدان داناتر بودم . گفتم : فدایت شوم حمیده درباره او به شما چه خبری داد ؟ فرمود : حمیده خبر داد که چون نوزاد به دنیا آمد دستانش را بر زمین نهاد و سرش را رو به آسمان گرفت . من نیز بدو گفتم که این علامت رسول خدا و علامت امامت است . سپس پرسیدم : فدایت شوم چگونه این علامت امام است؟ فرمود : شبی که نطفه جدم در آن بسته شد کسی پیش جد پدرم که خوابیده بود آمد و کاسه ای برای او آورد . در آن کاسه شربتی روان تر از آب سپیدتر از شیر نرم تر از شیره و شیرین از شهد و سردتر از یخ بود . پس آن را به وی نوشانید و بدو گفت که آمیزش کند . او نیز شادمان و خوشحال برخاست و آمیزش کرد و نطفه جدم بسته شد و در شبی که نطفه پدرم در آن به هم رسید کسی نزد جدم در آمد و او را نوشانید همچنان که جد پدرم را نوشانیده بود و سپس وی را دستور آمیزش داد و او خوشحال و شادمان برخاست و نطفه پدرم بسته شد . شبی که نطفه من درآن به وجود آمد کسی نزد پدرم درآمد و او را نوشانید و بدو دستور آمیزش داد چنان که به دیگران دستور داده بود . پدرم خوشحال و شادمان برخاست و نطفه من در آن شب بسته شد . شبی که نطفه این پسرم (امام موسی (علیه السلام)) پدید آمد کسی نزد من بیامد همچنان که نزد جد پدرم و جد خودم در آمده بود و مرا نوشانید چنان که آنان را نوشانیده بود . من خوشحال و شادمان با آگاهی از آنچه خداوند به من ارزانی فرموده بود برخاستم و نطفه این نوزاد بسته شد . پس بدو تمسک کنید که به خدا او پس از من صاحب الامر شماست».( بحارالانوار، ج 48، ص 2) همین که امام به مدینه بازگشت سه روز به مردم طعام داد و مردم خبر ولادت این نوزاد فرخنده را به یکدیگر نوید دادند . پدر و مادر امام کاظم پدرش : پیشوای هدایت ابو عبدالله جعفر بن محمد (علیه السلام) ملقب به صادق بود . مادرش : حمیده بربریه که شاید از مردم اندلس و یا از مردم مغرب بوده است . لقب این زن بزگوار «حمیده مصفاه» بود . حمیده یکی از زنان با فضیلت به شمار می آمد زیرا به کار مهم نشر رسالت همت می گماشت و در این راه برخی از احادیث همسر بزرگوارش را نیز روایت می کرد . از ابن سنان از سابق بن ولید از معلی بن خنیس روایت شده است که ابوعبدالله (علیه السلام) فرمود : «حمیده مثل شمش طلا از هر آلودگی و چرکی پیراسته است . فرشتگان پیوسته او را پاسبانی می کردند تا به من رسید و این کرامتی از خداوند بود در حق من و حجت پس از من». ( بحارالانوار، ج 48، ص 6 به نقل از کافی، ج 1، ص 477) امامت حضرت موسی کاظم علیه السلام ، از 21 سالگی، رهبری مسلمانان را برعهده گرفتند و تا زمان شهادت، 35 سال رهبر مردم بودند. به ایشان، به دلیل خوبی هایی که داشتند، لقب هایی چون کاظم (کسی که خشم خود را کنترل می کند)، صابر (صبر کننده)، صالح (درستکار) و امین داده اند. ایشان یک لقب مهم دیگر هم به نام باب الحوائج دارند. این لقب، به این معناست که اگر کسی خواسته و آرزویی از خداوند داشته باشد، با توسل و واسطه قرار دادن امام کاظم علیه السلام می تواند به آرزوی خود برسد. شخصیت اخلاقی او در علم و تواضع و مكارم اخلاق و كثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود. بدان و بداندیشان را با عفو و احسان بیكران خویش تربیت می فرمود. شبها بطور ناشناس در كوچه های مدینه می گشت و به مستمندان كمك می كرد. مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در كیسه ها می گذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت می كرد. صرار (كیسه ها) موسی بن جعفر در مدینه معروف بود. و اگر به كسی صره ای می رسید بی نیاز می گشت معذلك در اطاقی كه نماز می گذارد جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزی نبود. به دلیل خوبی هایی که داشتند، لقب هایی چون کاظم (کسی که خشم خود را کنترل می کند)، صابر (صبر کننده)، صالح (درستکار) و امین داده اند. ایشان یک لقب مهم دیگر هم به نام باب الحوائج دارند. این لقب، به این معناست که اگر کسی خواسته و آرزویی از خداوند داشته باشد، با توسل و واسطه قرار دادن امام کاظم علیه السلام می تواند به آرزوی خود برسد نجمه همسر امام نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (علیه السلام) و از زنان مؤمنه، پارسا، نجیب و پاكیزه بود. حمیده، همسر امام صادق (علیه السلام)، او را كه كنیزى از اهالى مغرب بود، خرید و به منزل برد. نجمه در خانه امام صادق (علیه السلام)، حمیده خاتون را بسیار احترام مى كرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمى نشست! روزى حمیده در عالم رویا، رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه وآله) را دید كه به او فرمودند: اى حمیده! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خود موسى درآور زیرا از او فرزندى به دنیا خواهد آمد كه بهترین فرد روى زمین باشد. پس از این پیام، حمیده به فرزندش امام كاظم (علیه السلام) فرمود: پسرم! نـجـمـه بانویى است كه من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیركى و محاسن اخلاق، مانندى ندارد. من او را به تو مى بخشم، تو نیز در حق او نیكى كن. ثـمـره ازدواج امـام مـوسـى بـن جعفر (علیه السلام) و نجمه، نورى شد كه در شكم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن، احـسـاس سنگینى نمى كرد وچون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت، سر را به سوى آسمان بلند كرد و لب هاى مباركش را به حركت درآورد: گویا با خدایش راز و نیاز مى كرد. پس از تولد امام هشتم (علیه السلام)، این بانوى مكرمه با تربیت گوهرى تابناك، ارزشى فراتر یافت. فرزندان امام بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی كاظم (علیه السلام) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت كه هیجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا (علیه السلام) امام هشتم افضل ایشان بود. از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یكی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیها است كه قبرش در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را كمتر و بیشتر نیز گفته اند. چهار شنبه 17 آذر 1392برچسب:, :: 10:6 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری امام سجاد علیه السلام امام سجاد در سال 38هجری در مدينه ولادت يافت . حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بيماری و تب شديد از آن حادثه جان به سلامت برد ، زيرا جهاد از بيمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش - با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت - به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهی اين بود که آن رشته گسيخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، يعنی امامت و ولايت گردد . اين بيماری موقت چند روزی بيش ادامه نيافت و پس از آن حضرت زين العابدين 35سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد . سن شريف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61هجری که بنا به وصيت پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسيد ، به اختلاف روايات در حدود 24 سال نوشته اند . مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور "شهربانو" دختر يزدگرد ساسانی بوده است . آنچه در حادثه کربلا بدان نياز بود ، بهره برداری از اين قيام و حماسه بی نظير و نشر پيام شهادت حسين ( ع ) بود ، که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه اش زينب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظير در جهان آن رو فرياد کردند . فريادی که طنين آن قرنهاست باقی مانده و - برای هميشه - جاودان خواهد ماند . واقعه کربلا با همه ابعاد عظيم و بی مانندش پر از شور حماسی و وفا و صفا و ايمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پايان آمد ، اما مأموريت حضرت سجاد ( ع ) و زينب کبری ( س ) از آن زمان آغاز شد . اهل بيت اسير را از قتلگاه عشق و راهيان به سوی "الله " و از کنار نعشهای پاره پاره به خون خفته جدا کردند . حضرت سجاد ( ع ) را در حال بيماری بر شتری بی هودج سوار کردند و دو پای حضرتش را از زير شکم آن حيوان به زنجير بستند . ساير اسيران را نيز بر شتران سوار کرده ، روانه کوفه نمودند . کوفه ای که در زير سنگينی و خفقان حاکم بر آن بهت زده بر جای مانده بود و جرأت نفس کشيدن نداشت ، زيرا ابن زياد دستور داده بود رؤسای قبايل مختلف را به زندان اندازند و مردم را گفته بود بدون اسلحه از خانه ها خارج شوند . در چنين حالتی دستور داد سرهای مقدس شهدا را بين سرکردگان قبايلی که در کربلا بودند تقسيم و سر امام شهيد حضرت ابا عبد الله الحسين را در جلو کاروان حمل کنند . بدين صورت کاروان را وارد شهر کوفه نمودند . عبيد الله زياد مي خواست وحشتی در مردم ايجاد کند و اين فتح نمايان خود را به چشم مردم آورد . با اين تدبيرهای امنيتی چه شد که نتوانستند جلو بيانات آتشين و پيام کوبنده زن پولادين تاريخ حضرت زينب ( س ) را بگيرند ؟ گويی مردم کوفه تازه از خواب بيدار شده و دريافته اند که اين اسيران ، اولاد علی ( ع ) و فرزندان پيغمبر اسلام ( ص ) مي باشند که مردانشان در کربلا نزديک کوفه به شمشير بيداد کشته شده اند . همهمه از مردم برخاست و کم کم تبديل به گريه شد . حضرت سجاد ( ع ) در حال اسارت و خستگی و بيماری به مردم نگريست و فرمود : اينان بر ما مي گريند ؟ پس عزيزان ما را چه کسی کشته است ؟ زينب خواهر حسين ( ع ) مردم را امر به سکوت کرد و پس از حمد و ثنای خداوند متعال و درود بر پيامبر گرانقدرش ، حضرت محمد ( ص ) فرمود : "... ای اهل کوفه ، ای حيلت گران و مکرانديشان و غداران ، هرگز اين گريه های شما را سکون مباد . مثل شما ، مثل زنی است که از بامداد تا شام رشته خويش مي تابيد و از شام تا صبح به دست خود بازمي گشاد . هشدار که بنای ايمان بر مکر و نيرنگ نهاده ايد ..." . سپس حضرت زينب ( ع ) مردم کوفه را سخت ملامت فرمود و گفت : "همانا دامان شخصيت خود را با عاری و ننگی بزرگ آلود کرديد که هرگز تا قيامت اين آلودگی را از خود نتوانيد دور کرد . خواری و ذلت بر شما باد . مگر نمي دانيد کدام جگرگوشه از رسول الله ( ص ) را بشکافتيد ، و چه عهد و پيمان که بشکستيد ، و بزرگان عترت و آزادگان ذريه او را به اسيری برديد ، و خون پاک او به ناحق ريختيد ..." . مردم کوفه آنچنان ساکت و آرام شدند که گويی مرغ بر سر آنها نشسته ! سخنان کوبنده زينب ( ع ) که گويا از حلقوم پاک علی ( ع ) خارج مي شد ، مردم بی وفای کوفه را دچار بهت و حيرت کرد . شگفتا اين صدای علی ( ع ) است که گويا در فضای کوفه طنين انداز است ... . امام سجاد ( ع ) عمه اش را امر به سکوت فرمود . ابن زياد دستور داد امام سجاد ( ع ) و زينب کبری و ساير اسيران را به مجلس وی آوردند ، و در آن جا جسارت را نسبت به سر مقدس حسين ( ع ) و اسيران کربلا به حد اعلا رسانيد ، و آنچه در چنته دناءت و رذالت داشت نشان داد ، و آنچه لازمه پستی ذاتش بود آشکار نمود .
سالروز شهادت امام زین العابدین را به تمامی شیعیان تسلیت می گوییم.
چهار شنبه 6 آذر 1392برچسب:, :: 11:54 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
علت نامگذاري اين ماه و حرمت ويژه آن در ميان مسلمانان
تاسيس تاريخ براي مسلمانان در زمان خلافت خليفه دوم مسلمين و با مشورت علي (ع) در سال شانزدهم هجري صورت گرفته است. مبدا تاريخ را هجرت پيامبر و ماه نخست آن را محرم، سالي كه هجرت روي داده بود گرفتند ....(1) علت نامگذاري اين ماه آن بود كه در ايام جاهليت، جنگ در اين ماه را حرام مي دانستند.
ـ در دوم ماه محرم الحرام سال 61 هجري كاروان حضرت امام حسين (ع) وارد كربلا شد و سپاهيان دشمن كه هر روز بر تعدادشان افزوده مي شد در روزهاي تاسوعا و عاشورا كه روز نهم و دهم محرم مي باشد او و يارانش را به شهادت رساندند. پيشواي هشتم شيعيان امام رضا (ع) در خصوص اين ماه فرمود: در جاهليت، حرمت اين ماه نگاه داشته مي شد و در آن نمي جنگيدند ولي در اين ماه، خونهاي ما را ريختند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان ما را اسير كردند و خيمه ها را آتش زدند و غارت كردند و حرمت پيامبر را دربارة ذريه اش رعايت نكردند. .... آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي در «مراقبات» نوشته است:«كودكانم را مي ديدم كه در دهة نخست ماه محرم غذا نمي خوردند و به نان خالي اكتفا مي كردند كسي هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان مي كنم عشقي دروني آنان را برمي انگيخت.» (2) به همين دليل ماه محرم با حادثه عاشورا عجين شده است و فرا رسيدن آن دلها را پر از غم مي سازد و پيروان و شيفتگان امام حسين (ع) از اول محرم، محافل و مجالسي را سياهپوش كرده، به ياد آن امام شهيد به عزاداري مي پردازند.... (3)
شیعیان در بزرگداشت شهدای کربلا،
هر روز از دهه اول ماه محرم را مختص به یکی از بزرگان این نهضت جاویدان می دانند.
روز دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( وروديه )
روز سوم محرم : حضرت رقيه عليها السلام
روز چهارم محرم : حضرت حر و اصحاب عليهم السلام - طفلان زينب عليهما السلام
روز پنجم محرم : اصحاب و عبدالله ابن الحسن عليهم السلام
روز ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن عليه السلام
روز هفتم محرم : روضه عطش و علي اصغر عليه السلام
روز هشتم محرم : حضرت علي اکبر عليه السلام
روز نهم محرم : روز تاسوعا - حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام
روز دهم محرم : روز عاشورا - حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام - حضرت زينب عليها السلام و شام غريبان
روز يازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا
روز دوازدهم محرم : ورود کاروان به کوفه
1-(تاريخ تحليلي اسلام/ دكتر شهيدي/ ص130)
آغازمحّرم
روزي كه علي ذكرلب مردم بود
يك فتنه خفته بين مردم گم بود هرچند محرّم آيدازراه ،ولي آغازمحّرم زغديرخُم بود
سلام بر محرمت حسين جان
شنبه 18 آبان 1392برچسب:, :: 10:39 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری شرح مختصر واقعه مباهله مباهله پیامبر با صلی الله علیه و آله و سلممسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمطی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمآنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلماجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند. مباهله، سند عظمت اهل بیت((علیهم السلام)) مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر ((علیهم السلام))نازل شده است و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمتنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی ((علیهم السلام)) بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین ((علیهما السلام)) هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه ((علیها السلام)) و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی ((علیه السلام)) بوده است. این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره داردکه علی((علیه السلام))در منزلت جان و نفس پیامبر است. کوتاه و گویا از روز جهانی اهل بیت مباهله، روز اثبات نبوت پیامبر گرامی اسلام است. مباهله، روز عزت اسلام است. مباهله، مهر تأییدی است بر ولایت علی علیهالسلام. مباهله، برافرازنده پرچم ولایت علی علیهالسلام بر مدار هستی است. مباهله، نمایشگر جایگاه والای اهل بیت علیهالسلام است. مباهله، داستان فضیلت اهل بیت رسول است؛ آنجا که خدا فرمان داد تنها زنان و فرزندان و جانهایتان را به میدان بیاورید؛ با رسول خداصلیاللهعلیهوآله تنها فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین علیهالسلام ماندند و علی علیهالسلام! مباهله، مایه مباهات مسلمین است. داستان عظمت دینی است که در قلبهای مسلمانان به بار خواهد نشست. مباهله، شکوهِ اسلام است که خدا آن را کاملترین دین برای بشر، پسندیده است. روز مباهله، روز عزت و افتخار شیعه مبارک باد! روز مباهله، روز جهانی اهل بیت مبارک! روز مباهله، روزی که اسلام ناب با تمام حقیقتش، روبهروی هرگونه کفر و شرک ایستاد و یقین قلبهای آل کسا، میداندار عرصه مباهله گشت، مبارک باد روز عظیم مباهله؛ روزی که به یُمن ایمان نابِ رسول خدا و اهل بیتش علیهالسلام مسلمین مفتخر شدند و شرک به زانو درآمد! تاریخ هنوز شکوه روز مباهله را بر صفحه دلش تازه میبیند؛ زیرا امروز هم اسلام، ایستاده است برای محکِ حقیقت، برای آنکه چهره درخشان و منطق بیمانندش، حریفان پرخدعه و جاهلان لجوج را از عرصه خارج کند و نسیم جانبخش ایمان را در هوایِ دمکرده فرقههای منحرف، بپراکند. روز مباهله و روز حقانیت اسلام و پیامبر بر تمامی شیعیان مبارک سه شنبه 7 آبان 1392برچسب:, :: 8:37 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری عید غدیر خم عید غدیر، ارزشمندترین و والاترین عید اسلامىاست. هیچ روزى در طول سال، فرخنده تر و مبارك تر از این روز مقدس نزد شیعیان اهل بیت نیست. امام صادق (ع): روزعید غدیر خم در میان سه عید فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگى ماه در میان ستارگان است. چه تعبیر ظریفى امام دارد كه عید غدیر را تشبیه به ماه كرده است و دیگر اعیاد را به ستاره؛ زیرا در این روز بزرگ بود كه خداوند اعلام كرد: امروز دین را بر شما تكمیل كردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم . نعمت بزرگ اسلام كه از هر نعمتى ارزنده تر و گرانبهاتر است، كامل نمىشود و محقق نمىگردد جز با ولایت على(ع). امام صادق علیه السلام اعمال این روز مهم را در چهار مورد خلاصه مىكند: 1- روزه :
در برخى روایات وارد شده كه روزه این روز برابر است با صد بار حج و صد بار عمره. و در روایت دیگرى، كفاره شصت سال گناه است. 2- قیام:
قیام علیه باطل و جهاد در راه خدا، نیز یك عبادت بزرگ است بلكه از اهم فرائض و واجبات است. 3- طعام دادن:
مهمانى كردن و اطعام نمودن برادران با ایمان از ویژگىهاى تمام اعیاد به ویژه این عید بزرگ است كه بر آن تأكید شده است. و قطعاً خرسند نمودن مؤمنین، از برترین عباداتى است كه رضایت پروردگار را به دنبال دارد. 4- صله رحم:
احسان و نیكى به برادران مؤمن و دید و بازدید و زیارت آنان پیوسته از اعمال بسیار پسندیده و نیكو است ولى در این روز، تأكید بر آن شده است. فرا رسیدن این عید بزرگ اسلامى را به حضرت ولی عصر(عج) و عموم مسلمانان و شیعیان و پیروان امامان، تبریك و تهنیت عرض نموده، از خداى بزرگ خواهانیم ما را جزء شیعیان و ولایت پذیران واقعى قرار دهد. «نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد ناشرِ حُکمِ ولایت به ولی می نازد «نازد به خودش خدا که حيدر دارد درياي فضائلي مطهر دارد عاشقان عیدتان مبارک یک شنبه 1 آبان 1392برچسب:, :: 8:19 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری سه شنبه 16 مهر 1392برچسب:, :: 10:38 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
*بگو در آستان حضرت معبود ، در این ماه ذِلقعده که یا رب بنده ای در محضرت آمد اگر چه گشته او در امتحان صبر و طاعت رد ، الا ای خالق سرمد ، تو را سوگند بر احمد اگر چه او گنهکار است ، امّا از محبین علی و همسرش زهراست(س) در عالم ، قسم بر شاهِ مردان مظهر ایمان ، قسم بر کوثر قرآن ، قسم بر فجر ، بر فرقان ، قسم بر نور و الرّحمن ، وَ معنای لطیف ناب و زیبا و دل انگیزِ دو لفظ لؤلؤ و مرجان به حقّ چهارده نوری که از سوی خدا آمد برای لطف و جود و رحمت و غفران بین در مانده ام ، دستم بگیر ای مهربان تا آن زمانی که ببینم جلوه های نور عشق حیدری و فاطمی(س) در صفحه ی رخساره ام از لطف پیدا شد...
عید وصل دو لاله ی زیبا شد....
نخستین روز از آخرین ماه سال قمری، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچ گاه مانند آن در تاریخ تکرار نشد. علی علیه السلام ، پیشوای پارسایان با فاطمه علیهاالسلام ، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت. برکت این ازدواج، عمری به گستردگی آفتاب دارد؛ هم چنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه ماندگار گردید. اول ذیحجه، روزی مبارک برای همه نوگامانی است که دل به زندگی فاطمی علیهاالسلام
داده اند تا شادی خود را با خاطره همیشه روشن آن روز مبارک، پیوند زنند.
یک شنبه 14 مهر 1392برچسب:, :: 15:12 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری شهادت امام محمد تقی (ع) برتمامی شیعیان جهان تسلیت.
در ميان حجره يا رب کيست غوغا مي کند
خورشید سپهر عدل و داد است جواد
درخت سدری بود که خشک و بی برگ بود. حضرت آب طلبید و زیر درخت وضو گرفت. آن درخت در همان سال زنده شد و برگ و میوه داد. بود که هنگام ظهر به مسجد می آمد؛ به سمت قبر رسول خدا(ص) می رفت. به آن حضرت سلام می داد. آن وقت به سمت خانه فاطمه(س) می رفت. نعلینش را در می آورد و به نماز می ایستاد...
یک شنبه 13 مهر 1392برچسب:, :: 8:34 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری شهادت امام جعفر صادق (ع) بنیانگذار مذهب جعفری بر عموم شیعیان تسلیت باد. حضرت امام جعفر صادق عليه السلام رئيس مذهب جعفرى ( شيعه ) در روز 17ربيع الاول سال 83 هجرى چشم به جهان گشود . خلق و خوى حضرت صادق ( ع )
|
موسیقی غریبی |
حمید هنرجو |
|
ضامن آهو |
افسانه شعبان نژاد
کاش من یک بچه آهو می شدم
می دویدم روز و شب در دشتها
توی کوه و دشت و صحرا روز و شب
می دویدم تا که می دیدم تو را
کاش روزی می نشستی پیش من
می کشیدی دست خود را بر سرم
شاد می کردی مرا با خنده ات
دوست بودی با من و با خواهرم
چونکه روزی مادر م می گفت تو
دوست با یک بچه آهو بوده ای
خوش به حال بچه آهویی که تو
توی صحرا ضامن او بوده ای
پس بیا من بچه آهو می شوم
بچه آهویی که تنها مانده است
بچه آهویی که تنها و غریب
در میان دشت و صحرا مانده است
روز و شب در انتظارم پس بیا
دوست شو با من مرا هم ناز کن
بند غم را از دو پای کوچکم
با دو دست مهربانت باز کن
می دونی می خوام کجا برم
می دونی می خوام چیکار کنم
می خوام برای کفترا
یه خورده گندم ببرم
اونجا که گنبدش طلاست
با کفتراش پر بزنم
دوسش دارم اماممه
در خونشو در بزنم
بعضی شبا تو خونمون
بابام به مادرم می گه
می خوام برم امام رضا
به خدا دلم تنگ دیگه
بابام می گه امام رضا
مریضا رو شفا می ده
دوای درد مردمو
از طرف خدا می ده
می خوام برم به مشهد و
یه هفته اونجا بمونم
تو حرم امام رضا
نماز حاجت بخونم
بهش بگم امام رضا
مریضا رو شفا بده
دوای درد مردمو
از طرف خدا بده
آقاجون می خوام بیام به مشهدت
به طواف کفترای گنبدت
براشون یه کیسه گندم بیارم
خبر از دردای مردم بیارم
بهشون بگم برام دعا کنن
اونقدرتا که تو رو رضا کنن
شعر قاسم صرافان برای امام رضا(ع)
چون ماهیان برکهام، بیتاب ماهم یا رضا !
از عاشقانِ «عاشقی با یک نگاهم» یا رضا !
من خوب میدانم بدم اما دوباره آمدم
خاکیِ راه مشهدم پس سر به راهم یا رضا !
به به! چه میآید به هم ترکیب ما، آخر بر آن
صحن سفید مرمرت، خالی سیاهم یا رضا !
وقت نظر بر گنبد و گلدستههای عرشیت
افتاده با عمامهها از سر کلاهم یا رضا !
تو شرط مستی هستی و هستم ز نیشابوریان
در صحن جمهوری اگر «مشروطهخواه»م یا رضا !
مشروطه و مشروعه را دادم به دست عاقلان
در مجلس مستان تو با پادشاهم یا رضا !
یادم نمیآید یکی از دردهای بی حدم
شکر خدا پهلوی تو من روبراهم یا رضا !
از ماه زیباتر تویی، از نوح آقا تر تویی
با اینکه بدنامم ولی دادی پناهم یا رضا !
من در بهشتم پس قسم ساقی! به سقاخانهات
حتما کشیده دست تو خط بر گناهم یا رضا !
پیش ضریحت پیشتر خیر دو عالم خواستم
عمریست من شرمندهی آن اشتباهم یا رضا !
یا ضامن آهو! بگو صیاد آزادم کند
تا صحن آزادی شبی باشد پناهم یا رضا !
از آب سقا خانهات یک جرعه نوشیدم ببین
«رَستم از این بیت و غزل» من مست مستم یا رضا !
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون سیدالشهدا و آدرس kanoon68.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.